- گنبد زنان
- جست کنان: درین نخجیر گه افلاک را بنگر سراسیمه که شد گنبد زنان گویی گریزان خیل آهویی. (محمد قلی سلیم)
معنی گنبد زنان - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نوعی جست زدن جانوران (آهو اسب و غیره) گنبدی کردن طاق زدن: چو جولان کند هست کوه روان چو گنبد زند گنبد اخضر است. (معزی)